آشوب | Ashoob.com ::
صفحه‌ی اول  |   تماس  |   RSS
 
 
 
  خانه
■  سخن روز
■  درباره ما
■  نظر خوانندگان
  هنر و ادبیات
■  جامعه و فرهنگ
■  تاریخ و فلسفه
■  اقتصاد و سیاست
■  دانشگاه و دانشجو
■  طرح ها و تصاوير
■  پیوندها

آشوب

Copyright ASHOOB.com ©

Powered By
PersianGig!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

       

گزارش اختصاصی احمد زاهدی لنگرودی از نمایندگان ایرانی در اسکار امسال

آیا سه فیلم ایرانی؟

برای مراسم جایزه اسکار امسال سه فیلم از سه سینماگر ایرانی برای بخش بهترین فیلم خارجی معرفی شده اند که تنها فیلم " خیلی دور خیلی نزدیک" ساخته رضا میرکریمی رسماً از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران به این مراسم معرفی شده است.

فیلم دیگری که امسال از کشور عراق در مراسم اسکار شرکت می کند، "مرثیه های برف" ساخته جلیل رستمی است که با وجود اینکه در جشنواره سال گذشته فیلم فجر تهران نیز مورد توجه قرار گرفته بود، اما نتوانست شانس نمایندگی کشور کارگردان را برای اسکار داشته باشد.

فیلم دیگر "فلسفه و سکس" نام دارد، ساخته محسن مخملباف، سینماگر عاصی ایرانی که این فیلم نیز در کشور تاجیکستان و به زبان روسی ساخته شده و از سوی آن کشور به مراسم اسکار امسال معرفی می شود.*

در شرایط حال حاضر با اینکه فیلم مخملباف و مسلماً فیلم جلیل رستمی از ارزش زیبا شناختی بیشتری نسبت به اثر سفارشی و ضعیف "خیلی دور، خیلی نزدیک" برخوردارند. اما هیچ یک نمی توانند نماینده واقعی سینمای ایران در اسکار امسال باشند، چرا که فیلم های رستمی و مخملباف اساساً ایرانی نیستند و درباره ایران و گویی برای ایرانی هم ساخته نشده اند. چرا که نماینده هر کشور در اسکار اگر نماینده فرهنگ و جامعه آن کشور نباشد پس چیست؟ مثل فیلم "خیلی دور خیلی نزدیک" نماینده ایدئولوژی حاکم بر آن کشور؟!

ساختار سانسور و اعمال سلیقه حکومتی در ایران مانع از این می شود که سینماگران مردمی و برجسته کشورمان آزادانه قادر به تولید آثار خود باشند. سالهاست که شاهکار پرویز کیمیاوی درباره سانسور در تاریخ ایران، "همه جای ایران سرای من است" در محاق سانسور قرار گرفته است. سه فیلم آخر عباس کیارستمی توقیف هستند، فیلم های ممنوعه جعفر پناهی، سر از بازار سیاه سی دی های غیر مجاز در می آورد تا تهیه کننده خارجی هم به بهانه ضرر مالی از او رو بگرداند؛ امیر نادری از ایران رخت بر بسته و کیمیایی در چنگال مافیای قدرت سینما دست و پا می زند تا رهایی یابد. خسرو سینایی با بی مهری مواجه می شود و همه می نشنیم به تماشای زوال و یاس "ناصر تقوایی" عزیز، بیضایی مفری دیگر می جوید در کتاب، که به قطع مخاطب بسیار کمی در ایران دارد و خروج فیلم سگ کشی از ایران ممنوع می شود تا نتواند در هیچ جشنواره ای در دنیا چهره واقعی ایران را نشان دهد. و... و...

دانشکده های (یک دانشگاه و یک موسسه آموزش عالی) سینمایی ایران از حداقل استاندارهای آموزشی بی بهره اند و فارق التحصیلان رشته های آن جذب بازار کار نمی شوند.

همه چیز در انحصار عده ای خاص از خودی ها است. حتا نماینده معرفی شده به اسکار امسال، یک فیلم سفارشی از یک فیلم ساز کم تجربه حکومتی است که هیچ ارزش ملی و حتا سینمایی خاصی ندارد.

تا وضع بدین منوال باشد، حکومت برای چشمان مردم تصمیم بگیرد، هیچ اثری که شایسته رفتن به اسکار باشد در سینمای ایران به وجود نمی آید!

"ماهی ها عاشق می شوند" ساخته درخشان دکتر علی رفیعی زیر تیغ سانسور مثله می شود تا هویت فیلم از بین برود، فیلمی که دغدغه اش هویت آدمی است در ایران معاصر. و سرشار است از روح فرهنگی یک کشور تاریخی و بزرگ.

و این همه در کنار مشکلات معیشتی خانواده بزرگ سینما در ایران که از این راه ارتزاق می کنند، به راستی مشکل کوچکی است. نماینده ما در اسکار از فقر چیزی سرش می شود؟ می داند آن آپاراتچی، یا آن دیگری که تولید می کند، کارگر ساده ای است که این روزها به نان شبش محتاج است. سینمای ما نه "سکس و فلسفه" می خواهد، نه نماینده ای مضحک برای اسکار آمریکایی چون "خیلی دور، خیلی نزدیک". سینمای ایران، مانند هر چیز دیگری دراین کشور محتاج عدالت و آزادی است. می خواهد که اهرم قدرت از سرش رخت بر بنند تا نفسی تازه کند.

 

* مخملباف در یادداشتی درباره فیلم خود می نویسد: اين چهار (اشاره به داستان فیلم که: داستان زندگی مردی چهل ساله است كه تولد خود را به تنهايي جشن گرفته است. او براي يافتن ريشه‌هاي تنهايي خود چهار معشوقه خود را به كلا‌س رقصي كه خود معلم آن است، دعوت مي‌كند و با يادآوري خاطرات شكل‌گيري و فروپاشي چهار ماجراي عاشقانه‌اي كه داشته است، در مي‌يابد كه جهان معاصر هر چه به مسايل جنسي نزديك‌تر شده از عشق دورتر شده است.) زن كه در عين حال براي من يك زن هستند، در چهار مرحله مختلف، از تكامل مفهوم عشق در زندگي تجربه زنانه، شامل دوره معصوميت عاشقانه، دور انتقام‌هاي عاشقانه، دوره غرقه شدن در مسايل جنسي و فراموشي عشق و دوران پختگي و غمگينانه و بازآفريني عشق به سر مي‌برند. مرد اما در هر يك از زن‌ها، مراحل مختلف پختگي يك زن را نمي‌بيند، او در هر يك از زن‌ها عشق را مي‌جويد ولي تنهايي را مي‌يابد.او تعداد عشق‌هاي خود را دليلي بر جهان پر از عشق نمي‌داند، او فرياد مي‌كند كه جهان معاصر فاقد توانايي آفرينش عشق‌‌هاي مطلقي چون رومئو و ژوليت و ليلي و مجنون است. او عشق را چون هر پديده‌اي معلول شرايط خود مي‌داند و از اين رو آنچه را تولدش به شرايط وابسته است، گذرا مي‌داند. او احساس مي‌كند، در كره زمين عشق موجود نيست و اين تنها شرايط عاشقانه است كه ما را دچار توهم مي‌كند.

ديگر عوامل فيلم «سكس و فلسفه» كه به زبان روسي تهيه و توليد شده است مي‌توان به فيلم‌نامه: تدوين و كارگرداني: محسن مخملباف، دستياران كارگردان: مرضيه مشكيني و كاوه معيني فر، طراح صحنه و لباس: اكبر مشكيني، مدير فيلمبرداري: ابراهيم غفوري، موسيقي: ناهيد، دليرنظير و وانسامي، عكاس: حنا مخملباف، مدير توليد و اجرايي: محمد احمدی.